... پرواز تآ تو باید

۷ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

از همین تریبون ، یک سلامی هم عرض کنیم خدمتِ دوستِ عزیزی که به محضِ پست گذاشتنِ بنده ؛

واو به واو اَش را کپی مینوماید!

خسته نباشی دلاور :|

خدا قوت ! ...



+ باور کنید این چرت و پرت های بر آمده از دل ِ یک عدد "من" ارزشِ کپی شدن ندارند ... :)

  • کبوتـر :)

مُردن را هراسی نیست !

بیمِ من چگونه مُردن است ...

  • کبوتـر :)

همه ی ریش دار ها خوب نیستند ؛

اما همه ی "خوب" ها ریشدار اند !


این قـانون برای مبحثِ "چادر" نیز صدق می کند !


+ حوصله اش نیست بیشتر توضیح بدهم ..

++ روی این "خوب" تفکر لازم است !

  • کبوتـر :)

جگر خون کُن تر از اینکه اسمم در نیامده ؛

این است که هنوز هم گاهی به سایت اش سر میزنم !

چقدر دلم برای خودم می سوزد ...


+ به گمانم پسرِ فاطمه با من قهر است !

نشدم لایقِ دیدار به هم ریخته ام ...

  • کبوتـر :)

چقدر مزخرفم این روزها ...

نه تدبیری ..

نه امیدی ..

دولت ـی شده ام برای خودم !

هوووففف..

  • کبوتـر :)

 در مقابلِ کسی که پدر یا مادر نداره از پدر و مادرتون نگید 

در مقابلِ کسی که دستش خالیِ از دارایی هاتون نگید

در مقابلِ ...

کبوتر؟ چته بق کردی باز؟! تو چیزی به ذهنت نمی رسه که به متنم اضافه کنم ؟؟


-- در مقابلِ کسی که کربلا نرفته از خاطراتِ کربلاتون نگید ...

  • کبوتـر :)

حقیقتش از شبِ یلدا همین تفأل زدن و حافظ خواندنش را دوست دارم

دیشب هم طبقِ عادت دیوان ِحافظ را برداشتیم و با هزار فاتحه و فوت و صلوات به روحِ مبارکش تقاضای یک عدد فال خوب نمودیم!

و در اولین شعری که باز شد یک بیت که ارادت خاصی هم به وجودش دارم چشمک می زد :)

ذره خاکم و در کوی توام جای خوش است ...

که انگار حافظ هم فهمیده که در کویِ دلبر ذره ای خاک بیش نیستم!

و اتفافا جای خوشی هم دارم!

همان دلبری که دیشب یک دقیقه بیشتر از پیش در انتظارش سوختیم ...

و از آنجایی که بنده اگر حافظ به دست بگیرم باید به زور از کتاب بـِکـَنـَندم، وِل کُنِ این مقوله ی تفأل نبودم!

که از قضا مضمونِ همه ی فال هایی هم که میگرفتم چنین بود که باید به درجات ِبالای کمال ترقی نمایـَم !

حالا اینکه هی سر خودم را گول میمالیدم که شاید حافظِ جان حواسش نبوده یک چیزی گفته و از ترافیکِ تفأل های بسیارِ امشب هنگیده است که همش فالِ شبیهِ هم نصیبِ ما میکند و تند و تند فال جدید میگرفتم هم فایده ای نداشت :|

کلیک کرده بود رویِ دانش اندوزی و به کمال رسیدن و عزیز شدن بین جماعت

دریغ از اندکی به مرادِ خود میرسید و این حرف ها :|

و ما نیز این همه تشابه را تصادفی نپنداشته و به فالِ نیک گرفته و میریم که داشته باشیم دانش اندوزی را !

و من الله ِتوفیق .

  • کبوتـر :)