برای امروز نه تحلیلی دارم نه تفسیری !
هرسال به امروز که میرسیم ؛ همان عکس ِ معروف ِ کتاب ِ دینی خود به خود میآید مینشیند توی ذهنمان !
که دو عدد ماه ؛ کنار ِ هم و دست در دست روی صخره ای ایستادند
که قرار است برای ما یادگاری برجا بماند از جنس ِ طلا ...
همه میدانند 18 ِ ذی الحجه چه شد و غدیر خم کجا بود و چرا !!
از شیعه و سنی! گرفته تا الکی مثلن مسلمان ها ! و همه ی کسانی که نادیده اش گرفته اند ُ ...
میدانند و نمیدانند ! نمیخواهند که بدانند ...
برای امروز جای هیچ بحثی نیست.یا اگر راستش را بخواهم بگویم، من نمیخواهم که بحثی باشد!
برای من همین بس که اذان بگویند هرلحظه در گوشم
ترجیحن با صوت ِ موذن زاده !
نمیدانم عشق است ؟؛ ذوق است ؟؛ غم است ؟!
به اشهد ان علی ولی الله که میرسد، دلم بک جور ِ خاصی حالی به حالی مشود و چشمهایم خود به خود وظیفه شان را انجام میدهند !
شیعه ی علی بودن عجییییییب صفا دارد ...
+ عید ِ همگی مبارک :) ان شاءالله نجف عیدی بگیرید از مولا ..
+ سادات ِ عزیز هم اکنون در انتظار هدایای سبزتان هستیم :)) رد کنید بیاید لدفن!
++ چند روزی از شر ِ نوشته هایم در امان خواهید بود :) خدافظی !